من که پاورچین خودم را می رسانم در حضور
می کنم عرض ارادت محضرت از راه دور
در تمام عمر چشمم بوده بر در منتظر
نیست در عالم کسی چون من شکیبا و صبور
کاش ای اوج تمنای تمام شیعیان
برگزینی کوچه چشم مرا بهر عبور
آتش هجر تو می سوزد سراپای مرا
گوئیا پاتا به سر افتاده ام اندر تنور
مست مستم کن تو با جام شراب وصل خود
جام وصل تو فقط باشد مرا جامی طهور
علت هجر تو را از مومنی جویا شدم
گفت: بنما بار دیگر خاطرات خود مرور
خاطراتم را به یاد آوردم و دیدم که من
بارها و بارها در حق تو کردم قصور
گشته قلبم گوئیا از سنگ و آهن سخت تر
گر چه بودی جنس قلبم پیشتر همچون بلور
از تمام کرده های خود پشیمان گشته ام
چون شده پرونده ی جرم و خطای من قطور
توبه کردم از گناهم تو شفاعت کن مرا
چون که من بی آبرویم نزد آن رب غفور
تا ابد با نام تو من عشق بازی می کنم
یا ابا صالح(عج) نما تعجیل در امر ظهور
رخصتی خواهم ببینم روی چون ماه تو را
پیش از آن که رهسپارم رو به سوی خاک گور